حسابداری ذهنی چیست؟
تصور کنید پس از دریافت کد بورسی و شروع معاملات در بورس، سودی به اندازه حقوق یک ماه خود کسب کردهاید. با این پول چه کار میکنید؟ آیا این پول را درست مانند درآمد ماهانه خود مدیریت میکنید یا آن را صرف انجام کاری میکنید که در شرایط معمول سراغ آن نمیروید؟ مطالعات نشان دادهاند عموم افراد با در نظر گرفتن منشأ درآمد، در رابطه با نحوه خرج کردن آن تصمیم میگیرند. این موضوع را ریچارد تیلر، اقتصاددان و استاد دانشگاه شیکاگو، در سال ۱۹۹۹ در مقالهای تحت عنوان «حسابداری ذهنی» مطرح و جوانب مختلف آن را بررسی کرد. در این مقاله ضمن بررسی مفهوم حسابداری ذهنی، تاثیرات آن را بر تصمیمات سرمایهگذاری از قبیل خرید و فروش سهام و موارد دیگری از این دست میپردازیم.
حسابداری ذهنی، مفهومی مهم در اقتصاد رفتاری
حسابداری ذهنی از جمله مفاهیمی است که در اقتصاد رفتاری مطرح میشود؛ اما لازم است پیش از بررسی این مفهوم، ابتدا بهصورت خلاصه نگاهی به تفاوت اقتصاد رفتاری و اقتصاد متعارف داشته باشیم.
اقتصاد متعارف، انسانها را ماشینهایی با قدرت پردازش فوقالعاده تصور میکند که بهدور از هرگونه احساسی از قبیل حسادت، طمع، خشم و مواردی از این دست تصمیمگیری میکنند. در تحلیلهایی که اقتصاد متعارف از رفتار افراد بهدست میدهد، اقداماتی از قبیل بخشش و فعالیتهای عامالمنفعه جایگاهی ندارند؛ چرا که این علم افراد را ماشینهایی در نظر میگیرد که تحت هر شرایطی تنها به حداکثرسازی مطلوبیت خود اهمیت میدهند. این در حالی است که رفتارهای نوع دوستانه یا حتی اقداماتی از سر احساساتی مانند ترس، طمع و… نیز به کرات در میان رفتارهای انسانها دیده میشود؛ اما همانطور که گفتیم، علم اقتصاد متعارف پاسخی در تحلیل این دست رفتارها ندارد.
در مقابل، اقتصاد رفتاری با دیدی بهنسبت واقعبینانهتر وقایع را مورد بررسی قرار داده و تحلیل میکند. در تحلیلهای رفتاری، انسانها دیگر ماشینهای حداکثرکننده مطلوبیت فرض نمیشوند؛ بلکه اینجا رفتار انسانها بدون سادهسازی بررسی میشود. یکی از مهمترین مفاهیمی که در اقتصاد رفتاری مطرح میشود، مفهوم حسابداری ذهنی (Mental Accounting) است. این مفهوم که در سال ۱۹۹۹ توسط اقتصاددانی به نام ریچارد تیلر مطرح شد، بخشی از رفتار انسانها را تحلیل میکند که نهایتا نحوه «خرج کردن» افراد را توضیح میدهد. در نظر داشته باشید، پیشتر در مقاله «دانش مالی رفتاری چیست؟» این شاخه از اقتصاد را بررسی کرده، حسابداری ذهنی و چند مورد دیگر از سوگیریهای رفتاری موثر بر افراد را معرفی کردهایم.
مفهوم حسابداری ذهنی
برای شما پولی که در انتهای هر ماه بهعنوان حقوق دریافت میکنید با مبلغی که در یک قرعهکشی برنده میشوید، یکسان است و هر دو را به یک شیوه بین فعالیتهای مختلف تقسیم میکنید؟ طبق مطالعات آقای تیلر، افراد ناخودآگاه با توجه به منشا پول، برای مقادیر یکسان آن ارزشهای متفاوت قائل میشوند. برای مثال ذهن فرد برای ۱۰ میلیون تومانی که بهعنوان حقوق دریافت میکند، با ۱۰ میلیون تومانی که تحت عنوان پاداش از مجموعهای که در آن مشغول به کار است میگیرد، ارزشهای متفاوتی در نظر میگیرد. ممکن است با مبلغی که بهعنوان پاداش دریافت کرده، بدون دانش بیدرنگ نسبت به دریافت کد بورسی و خرید و فروش سهام اقدام کند؛ اما هرگز دستمزد حاصل از یک ماه تلاش خود را بدون فکر، تحلیل و مشورت با افراد حرفهای بازار صرف این کار نخواهد کرد. نکته مهمی که باید در خصوص مفهوم حسابداری ذهنی در نظر داشته باشید، این است که تصمیمگیری تحت تاثیر این پدیده نهایتا منجر به آثار زیانبار خواهد بود. لازم است افراد با آگاهی به وجود حسابداری ذهنی، تلاش کنند تاثیراتش را در رفتار و تصمیمگیریهای خود به حداقل برسانند.
مثال دیگری که میتواند به درک بهتر مفهوم حسابداری ذهنی کمک کند، بخشی از مصاحبه ریچارد تیلر با پادکست فریکانامیکس (Freakonomics) است. در این مصاحبه، از او پرسیدند مبلغی را که بهعنوان جایزه نوبل اقتصاد دریافت کرده بود، صرف چه کاری کرده است. تیلر در پاسخ با اشاره به مفهوم حسابداری ذهنی گفت شیوه خرج کردن این پول برای او هیچ تفاوتی با سایر درآمدهای او ندارد. چرا که منشا درآمدهای ما نباید روی نحوه تخصیص آن میان فعالیتهای مختلف تاثیر داشته باشید. بهعنوان مثال اگر هر ماه ۵ درصد از درآمد ماهانه خود را در یک صندوق درآمد ثابت پسانداز میکنید، باید با پولی که بهعنوان جایزه برنده شدهاید هم چنین برخوردی داشته باشید.
زیربنای نظریه حسابداری ذهنی
مفهوم تعویضپذیر بودن پول (Fungibility)، زیربنای نظریه حسابداری ذهنی را تشکیل میدهد. زمانی که گفته میشود یک دارایی تعویضپذیر است، یعنی میتوانید بدون مشکل واحدهای مختلف آن را با یکدیگر جایگزین کنید. بهعنوان مثال اگر فردی از شما ۱۰ هزار تومان قرض بگیرد، زمانی که میخواهد مبلغ مورد نظر را به شما بازگرداند، طبیعتا انتظار نخواهید داشت همان اسکناس ۱۰ هزار تومانی را از او دریافت کنید. بلکه با توجه به اینکه ارزش تمام اسکناسهای ۱۰ هزار تومانی باهم برابر است و همواره با این مبلغ میتوان به ارزش 10 هزار تومان کالا و خدمات خریداری کرد، برای شما فرقی نخواهد داشت که این مبلغ را به چه شیوهای پس بگیرید.
این در حالی است که مثلا اگر پیراهن خود را به کسی قرض بدهید، او باید دقیقا همان پیراهن را به شما بازگرداند. بنابر موارد ذکر شده، زمانی که میگوییم پول یک دارایی تعویضپذیر است، یعنی بین واحدهای مختلف آن هیچ تفاوتی وجود ندارد و فرقی ندارد منشا آن کجا باشد.
تعویض پذیری سهام شرکتها
با تعریفی که از مفهوم تعویضپذیر بودن یا Fungibility پول داشتیم، میتوانیم این مفهوم را به ابزارهای مالی در بازار سرمایه نیز تعمیم دهیم. با توجه به اینکه سهام عادی شرکتهایی که در بورس معامله میشوند از ارزش یکسانی برخوردار است، برگه سهام و انواع اوراق در بورس قابلیت تعویضپذیری دارد. در نتیجه پس از دریافت کد بورسی و شروع فعالیت در بورس، برای سرمایهگذاران تفاوتی ندارد که خرید و فروش سهام را با چه کسی انجام دهند. هر برگه سهامی که در بازار معامله میشود، امکان جایگزینی با سهام دیگر را دارد و مشکلی در مالکیت افراد ایجاد نخواهد شد.