انواع روند در تحلیل تکنیکال
یکی از اهداف اصلی تحلیل قیمت در بازار مالی، شناسایی قدرت غالب یا همان دست برنده بازار است. معاملهگران با استفاده از روشها و ابزارهای تحلیلی مختلف، میخواهند جهت حرکت قیمت را پیشبینی و از همراهی با آن سود زیادی کسب کنند. استراتژیهای معاملاتی تکنیکال در بازار مالی به دو دسته کلی تقسیم میشوند: روندی و ضد روندی! در این مقاله، قصد داریم ماهیت شکلگیری روند قیمت در بازار مالی و انواع آن را بررسی کنیم و در نهایت به این پرسش پاسخ دهیم که کدام استراتژی معاملاتی کارایی و بازدهی بهتری دارد.
اهمیت تشخیص روند در تحلیل تکنیکال
تشخیص صحیح روند در بازارهای مالی را میتوانیم به مسیریابی دقیق یا تشخیص صحیح بیماریها تشبیه کنیم. اگر مسیر را به درستی تشخیص ندهیم، یا به مقصد نمیرسیم یا شاید خیلی دیر برسیم؛ اگر پزشک بیماری را به درستی تشخیص ندهد، نمیتواند فرایند درمان را انجام دهد یا وارد یک مسیر درمانی اشتباه میشود! بنابراین، فارغ از اینکه معاملهگر در جهت روند یا ضد روندی هستید، باید ابتدا روند را به درستی تشخیص دهید تا در سمت درست بازار قرار بگیرید و استراتژی مورد نظر خود را پیادهسازی کنید.
قیمت میتواند ۳ نوع روند داشته باشد: افزایشی، کاهشی و خنثی؛ اما هر کدام از این روندها چه ویژگیهایی دارند و چگونه میتوانیم آنها را تشخیص دهیم؟! در ادامه با انواع روند بیشتر آشنا میشویم.
روند صعودی
روند صعودی یعنی قیمتها با گذشت زمان به سطوح بالاتری میرسند و در نمودار، سقفهای بالاتر را بهصورت پیاپی یا غیرمتوالی مشاهده میکنیم. در چنین روندی، خریداران نقش غالب را ایفا میکنند و حتی با قیمتهای بالاتر نیز حاضر به خرید هستند. در مقابل، فروشندگان قدرت چندانی ندارند و سفارشهای فروش آنها به سرعت توسط خریداران جذب میشود؛ بنابراین قیمتها افزایش مییابند. بارزترین ویژگی یک روند صعودی از نگاه کلاسیک، وجود سقفهای بالاتر (Higher High) و کفهای بالاتر (Higher Low) است.
روند نزولی
کاهش قیمت نقطه مقابل روند صعودی در نمودار است. زمانی که در بازار شاهد پلههای کاهشی قیمت هستیم، ضعف خریداران و قدرت فروشندگان مشخص میشود. در این وضعیت، فروشندگان با اعمال سفارشهای سنگین و سرکوب هر حرکت صعودی، قیمتها را به سطوح پایینتر میرانند. از نظر بصری، در روند نزولی سقفهای پایینتر (Lower High) و کفهای پایینتر (Lower Low) شکل میگیرند.
روند خنثی
همانطور که از اسم آن مشخص است، زمانی که قیمت در یک جهت مشخص و پیوسته حرکت نمیکند و اصطلاحاً رنج میزند، بازار خنثی یا بدون روند است. حرکات خنثی معمولاً در قالب کندلهای فرسایشی و کوچک در یک بازه قیمتی محدود به شکل کانال یا مستطیل رخ میدهند. در این شرایط، سقف یا کف بالاتر و پایینتر نداریم و قیمت به صورت سینوسی حرکت میکند. به این صورت که پس از رسیدن به سقف، ریزش کرده و در محدوده کف کانال، دوباره حرکت صعودی خود را به سمت سقف قبلی آغاز میکند.
ابزار تشخیص روند قیمت
بعد از شناخت انواع روندهای قیمتی، نوبت آن است که بدانیم چگونه روندها را تشخیص دهیم و چه ابزاری برای آن وجود دارد. معاملهگران تکنیکالی بسته به تفکر و سبک تحلیلی خود از ابزار مختلفی برای تشخیص روند استفاده میکنند که در ادامه به بررسی مهمترین ابزار تشخیص روند میپردازیم.
ساختار سقف و کف
همانطور که در بخش قبلی اشاره کردیم، بررسی ساختار سقف و کفهای بازار یکی از بهترین ابزارها برای تشخیص روند بازار است. با علامتگذاری سقف و کفها روی نمودار و بررسی چشمی توالی آنها، میتوانیم روند کلی بازار را بهسادگی تشخیص دهیم. این روش ساده و کارآمد به ما کمک میکند تا با دقت بیشتری بازار را تحلیل کنیم.
خط روند
اگر اغراق نکنیم، خط روند محبوبترین ابزار در تحلیل تکنیکال است؛ این ابزار بهقدری محبوب است که استراتژیهای معاملاتی مختلفی بر اساس آن شکل گرفتهاند و میتوانید به روشهای گوناگونی از خط روند در فرایند معاملهگری خود استفاده کنید. با ترسیم خط روند بر اساس ۲ تا ۳ نقطه بازگشتی در بازار، میتوانید یک خط روند رسم کرده و گروه غالب بر بازار را تشخیص دهید.
کانال های قیمتی
کانالهای قیمتی یکی از ابزارهای مهم از خانواده خطوط روند هستند. کانالها از دو خط روند موازی تشکیل میشوند که حاصل تعدادی نقاط برخورد در کف و سقف کانال هستند. با توجه به جهت حرکت قیمت در این کانالها، میتوانیم روند بازار را شناسایی و با بررسی شیب کانال، قدرت روند را تعیین کنیم. با این حال، هنگام ترسیم کانالها باید دقت کنیم که شیب آنها بیش از حد زیاد نباشد، زیرا تصمیمگیری بر اساس کانالهای با شیب زیاد ممکن است به خطاهای زیادی منجر شود!
اندیکاتورها
علاوه بر ابزارهای ترسیمی در نمودار قیمت، میتوانیم از اندیکاتورها هم برای تشخیص روند استفاده کنیم. هرچند این اندیکاتورها ممکن است با تأخیر عمل کنند، اما برای معاملات میانمدتی یا سوئینگ تریدینگ بسیار مناسب هستند. بهعنوان مثال، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک و جهت میانگین هم رو به بالا باشد، وضعیت صعودی را نشان میدهد. همچنین میتوانیم از تغییر فاز هیستوگرام اندیکاتور مکدی، بهصورت جداگانه یا ترکیبی استفاده کنیم تا روند بازار را بهتر تشخیص دهیم و اصطلاحا تایید بگیریم.
اطلاعات بیشتر در مورد تکنیکهای معاملهگری با اندیکاتورها را در آموزین بخوانید!
چگونه قدرت روند را تشخیص دهیم؟
بعد از شناخت انواع روند در نمودار قیمت و آشنایی با ابزارهای تشخیص روند، زمان آن است که با نحوه ارزیابی قدرت روند آشنا شویم. اما این بخش را با یک سوال شروع میکنیم:
آیا هر روندی ارزش معامله و همراهی دارد؟ آیا به محض شناسایی روند باید با آن همراه شویم؟
مسلماً خیر! برای معامله بر اساس روند، تنها روندهای قدرتمند ارزش معامله دارند؛ چرا که این روندها میتوانند منجر به سود شوند و ریسک کمتری به همراه داشته باشند. یکی از ابزارهای مناسب برای ارزیابی قدرت روند، اندازه بدنه و نحوه شکلگیری کندلاستیکها یا شمعهای ژاپنی در نمودار قیمت است. اگر کندلهای با بدنه کامل و سایههای کوچک در یک جهت تشکیل شوند و حرکت بازار شیب بالایی داشته باشد (معمولاً بالاتر از ۴۵ درجه، که با ابزار خط روند در پلتفرمهای تحلیلی قابل اندازهگیری است)، یعنی نقاط باز و بسته شدن کندلها از هم فاصله داشته و حرکت فرسایشی نباشد، با یک روند قوی سروکار داریم. در غیر این صورت، روند ضعیفتر و کماعتبار است.
ارتباط حجم معاملات و روند قیمت
حجم معاملات یکی از ابزارهای ساده و در دسترس برای تایید حرکت رونددار در بازار است. اگر حرکت روندی با حجم معاملات متوسط به بالا همراه باشد، میتوان گفت که با یک حرکت قوی مواجه هستیم که با مشارکت بازیگران اصلی بازار همراه است؛ اما اگر روند با حجم معاملاتی ضعیف شکل بگیرد، احتمال شکست و تغییر روند یا ورود به فاز خنثی بالاست. بنابراین، حجم معاملات میتواند به عنوان یک عامل تایید استفاده شود. هنگام استفاده از حجم معاملات، توجه داشته باشید که در بازارهای ارز خارجی، ارز دیجیتال یا کالا، دادههای حجم به صورت منسجم وجود ندارد. در این موارد، بهتر است از منابع دادهای بزرگ و قابل اعتماد استفاده کنید که حجم تراکنش بالاتری دارند.
معامله گری روند یا ضد روند؟!
همه چیز به روش تحلیلی و استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد! اینکه بر اساس روند قیمت معامله کنید یا یک معاملهگر ضد روند باشید، کاملاً به سبک و سیاق معاملهگری شما مربوط میشود و کسی نمیتواند پاسخ قطعی به آن بدهد. چرا که در هر دو دسته، معاملهگران موفقی وجود دارند. با این حال، بسیاری از بزرگان بازار تاکید میکنند که روند دوست شماست و همراهی با آن میتواند پتانسیلهای معاملاتی بیشتری با ریسک کمتر داشته باشد؛ اما این به معنای آن نیست که حتماً با ترید بر اساس روند سودده خواهید بود.
مهمترین مسئله، داشتن یک استراتژی معاملاتی مکتوب و ساده است که با سطح ریسکپذیری و روحیات شما همخوانی داشته باشد. این استراتژی باید به شما کمک کند تا در هر شرایطی بهترین تصمیم ممکن را بگیرید و به موفقیت نزدیکتر شوید.