انحصار در اقتصاد چیست؟ + بازار انحصاری چگونه شکل می‌گیرد؟

مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
فهرست مطالب
انحصار در اقتصاد

احتمالا صفت «سلطان سکه»، «سلطان دلار»، «سلطان شکر» و اسامی از این قبیل را در فضای اقتصادی ایران زیاد شنیده‌اید. افرادی که به نظر می‌رسد در تغییرات قیمت برخی از کالاها و خدمات تاثیر زیادی دارند و همه چیز باید به نفع آن‌ها تمام شود. اگر بازار و به طور کلی رقابت ضعیف شود، انحصار شکل می‌گیرد. در این مقاله به بررسی انحصار در بازار و اقتصاد می‌پردازیم.

مفهوم بازار در اقتصاد

بازار یا Market محلی است که گروهی از عوامل اقتصادی شامل تولید‌کننده، مصرف‌کننده، دولت و واسطه‌ها در حال داد و ستد کالاها و خدمات تحت قوانین مشخصی هستند. در بازار قیمت‌ها به عنوان یک ابزار گزینش وارد عمل می‌شوند تا داد و ستد را میان فروشندگان (عرضه‌کننده) که می‌توانند کالا را با هزینه پایین تولید کنند و خریداران (تقاضا کننده) که ارزشی برای کالاها قائل هستند آسان کنند. در حقیقت، کیفیت و ارزش کالاها و خدمات در قیمت خود را نشان می‌دهند و رقابت در بازار نیز از همین نقطه آغاز می‌شود.

یک بازار باید رقابتی باشد تا کارایی در آن مفهوم پیدا کند. کشور ژاپن بزرگ‌ترین صادرکننده خودرو در دنیاست و کارخانه‌های خودروسازی مطرحی مانند تویوتا، میتسوبیشی، مزدا، نیسان و سوبارو در این کشور متولد شده‌اند و فعالیت می‌کنند. به نظر می‌رسد ژاپن باید برای حمایت از صنعت خودروی خود، بر واردات خودرو از خارج از کشور و خصوصا کشورهای رقیب مانند کره جنوبی، چین و آلمان، تعرفه‌های سنگین وضع کند. اما، تعرفه واردات خودرو در ژاپن صفر است و خودروهای خارجی با تعرفه صفر وارد ژاپن می‌شوند. با این حال، بیش از ۹۰ درصد شهروندان ژاپنی از خودروهای ساخت ژاپن استفاده می‌کنند. رقابت می‌تواند باعث توسعه و بهبود کیفیت کالاها و خدمات در بازار شود. حالا، تصور کنید بازارهای بدون رقابت را، بازارهایی که قدرت در دست یک شرکت یا یک گروه خاص هستند.

انحصار چیست؟

انحصار یا Monopoly یک ساختار حدی از بازار است که تنها یک فروشنده وجود دارد. انحصارات در بازارها و صنایع نیز معمولا از طریق حمایت دولت به طور طبیعی شکل می‌گیرند. در حقیقت، انحصارگر با تولید مقدار کم کالا یا ارائه حداقلی خدمات، به قیمتی بالاتر از ارزش واقعی، کالا و خدمات را ارائه می‌کند. انحصارگران زیان جبران ناپذیری به اقتصاد و جامعه تحمیل می‌کنند. در جدول زیر می‌توانید به خوبی تفاوت بازار رقابتی و بازار انحصاری را مشاهده کنید:

 

عوامل و شرایط بازار رقابتی بازار انحصاری
تعداد تولید‌کننده، فروشنده و خریدار زیاد منحصر به یک فروشنده
نوع محصول یکسان کالا یا خدمات بدون رقیب
قوانین فعالیت آزاد سخت‌گیرانه
مدل قیمت‌گذاری توسط مکانیزم عرضه و تقاضا دستوری
مازاد رفاه اجتماعی حداکثر حداقل

 

همانطور که اشاره شد انحصار می‌تواند به صورت طبیعی یا از طریق حمایت‌های دولت شکل بگیرد. در ادامه به بررسی هر ۲ نوع انحصار می‌پردازیم. 

 

انحصار طبیعی

در اواخر دهه ۲۰۰۰ میلادی، یک شبکه اجتماعی به نام «فیس‌بوک» یا Facebook به سرعت جایگاه ویژه‌ای در حوزه تکنولوژی و ارتباطات پیدا کرد. با وجود اینکه پیش از فیس‌بوک، شبکه‌های اجتماعی مانند Yahoo فعالیت می‌کردند، اما تکنولوژی منحصر به فرد فیس‌بوک در حوزه ارتباطات عملا، تمامی رقبا را کنار گذاشت. در نتیجه، فیس‌بوک تبدیل به یک مانع‌ ورود جدی برای سایر رقبا شد و در اوایل دهه ۲۰۱۰ شبکه اجتماع دیگری به نام Instagram را راه‌اندازی کرد که تقریبا مانع سختی برای رقابت سایر شرکت‌های این صنعت شد. با این وجود، دولت آمریکا نقشی در اعطای انحصار به فیس‌بوک نداشت و تکنولوژی و نوآوری باعث شکل‌گیری انحصار طبیعی شد. 

 

انحصار از طریق قدرت قانونی

قدرت قانونی در بازار زمانی شکل می‌گیرد که یک کسب و کار از طریق دولت یک امتیاز خاص دریافت می‌کند. معمولا در اقتصادهای وابسته به دولت چنین انحصاری شکل می‌گیرد. به عنوان نمونه صنایع خودروسازی و لوازم خانگی طی سال‌های اخیر در ایران به صنایع انحصاری تبدیل شده‌اند. دولت با ممنوعیت واردات لوازم خانگی به کشور و به دلیل حمایت از صنایع داخلی، امتیاز ویژه‌ای به تولیدکنندگان لوازم خانگی می‌دهد. همچنین، دولت با افزایش تعرفه واردات می‌تواند از صنایع داخلی حمایت کند. صنعت خودروسازی ایران سال‌هاست از طریق افزایش شدید تعرفه واردات خودروهای خارجی و حتی ممنوعیت واردات، از سوی دولت حمایت می‌شود. نتیجه، این نوع از سیاست‌های حمایتی و عدم وجود رقیب قدرتمند در بازار، منجر به کیفیت پایین محصولات داخلی شده است. لازم به ذکر است که صنعت خودروسازی ایران، نزدیک به یک دهه است که با زیان انباشته سنگین مواجه است.

 

ریشه انحصار 

به صورت تاریخی انحصار در اقتصاد به قرون ۱۶ تا ۱۸ میلادی و در قاره اروپا باز می‌گردد. در آن دوران مکتب مرکانتیلیسم در اروپا رواج یافت و بر اساس این مکتب، ثروت یک کشور تنها از طریق ذخیره‌سازی طلا و نقره و به‌طور کلی افزایش تراز تجاری مثبت (صادرات بیشتر از واردات) می‌تواند افزایش یابد. امروزه نیز برخی از سیاست‌مداران از جمله دونالد ترامپ روش نوین‌تر مرکانتیلیسم را باور دارند و تصور می‌کنند با حمایت از صنایع داخلی با استفاده از تعرفه‌ها، رشد اقتصادی افزایش پیدا می‌کند. دولت‌ها در این دوره نقش فعالی در اقتصاد ایفا می‌کردند و از سیاست‌های حمایتی مانند وضع تعرفه‌ها، محدود کردن واردات و دادن یارانه به صنایع داخلی برای تقویت اقتصاد ملی استفاده می‌کردند. مرکانتیلیسم و انحصار ارتباط نزدیکی دارند، زیرا هر دو به شیوه‌هایی اشاره دارند که دولت‌ها و شرکت‌ها برای کنترل بازارها و تقویت اقتصاد ملی خود استفاده می‌کنند. در دوران مرکانتیلیسم، دولت‌ها برای دستیابی به اهداف اقتصادی خود، از سیاست‌هایی استفاده می‌کردند که می‌توانست منجر به ایجاد شرایط انحصاری شود. در چارچوب مرکانتیلیسم، تجارتی که به نفع اقتصاد ملی باشد، از جمله صادرات، تشویق می‌شد و در عین حال واردات محدود می‌شد. این محدودیت‌ها به ایجاد بازارهای داخلی انحصاری کمک می‌کرد، جایی که تولیدکنندگان داخلی می‌توانستند قیمت‌ها را بالاتر از حد رقابتی نگه دارند.

 

تاثیر انحصار بر عدالت اجتماعی 

همانطور که پیش‌تر اشاره شد انحصار می‌تواند تاثیر منفی بر شاخص های کلان اقتصادی داشته باشد و باعث کاهش عدالت اجتماعی شود. به طور کلی، انحصار باعث موارد زیر می‌شود:

  • افزایش نابرابری اقتصادی
  • محدودیت دسترسی به کالاها و خدمات
  • کنترل قیمت‌ها و هزینه بالاتر برای مصرف‌کنندگان
  • کاهش رقابت و نوآوری
  • پاسخ‌دهی ضعیف به نیازهای جامعه

انحصار در هر دو بعد اقتصادی و اجتماعی، به نابرابری و بی‌عدالتی دامن می‌زند. از یک طرف، مصرف‌کنندگان و اقشار ضعیف‌تر جامعه با مشکلات جدی دست به گریبان می‌شوند. در نتیجه، به جای توسعه و بهبود شرایط برای همه، تنها اقلیتی از انحصارگران از شرایط موجود بهره‌مند می‌شوند. در نهایت، انحصار می‌تواند عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت را مختل کند.