افزایش حداقل دستمزد چه تاثیری روی اقتصاد دارد؟
پس از انتشار اخبار مربوط به افزایش 27 درصدی حداقل دستمزد در سال 1402 در کنار آخرین آمار تورم منتشر شده در درگاه ملی آمار -که تورم بهمن ماه 1401 را 47.7 درصد اعلام کرده است- لازم است به آثار اقتصادی افزایش حداقل دستمزد پرداخته شود. باید بررسی کنیم آیا افزایش حداقل دستمزد به نفع کارمندان است یا در نهایت از طریق رشد پایه پولی یا حتی افزایش هزینه تمامشده تولید، مجددا نرخ تورم را افزایش میدهد. در این مقاله قصد داریم آثار اقتصادی مثبت و منفی افزایش حداقل دستمزدها را بررسی کنیم.
افزایش حداقل دستمزد روی کدام متغیرهای اقتصادی تاثیرگذار است؟
تصمیمگیری در خصوص افزایش یا میزان افزایش حداقل دستمزد از جمله مسائل بسیار پیچیده اقتصادی است و نمیتوان انتظار داشت با تغییر آن، تمام شرایط دیگر در اقتصاد ثابت بمانند. در واقع، نباید انتظار داشته باشیم دستمزدها افزایش پیدا کنند، اما بهعنوان مثال نرخ تورم ثابت بماند! مهمترین نکتهای که باید در خصوص سیاستگذاریهای کلان اقتصاد در نظر بگیریم نیز همین موضوع است که هرگز نمیتوان تصمیمی را تمام و کمال مثبت یا منفی بهشمار آورد. همواره باید سایر شرایط اقتصادی، نحوه اعمال سیاست و مواردی از این دست را مدنظر داشت و فراموش نکرد که هیچ موضوعی در اقتصاد به خودی خود خوب یا بد نیست و براساس شرایط موجود میتوان در مورد آن قضاوت کرد. در ادامه این مطلب قصد داریم ضمن بیان آثار مثبت و منفی افزایش حداقل دستمزد در کشور، اثرات مثبت و آسیبزای این افزایش را بر متغیرهای اقتصادی را بررسی کنیم.
مزایای افزایش حداقل دستمزد
1.بهبود استانداردهای زندگی و خروج از خط فقر
عدهای از طرفداران افزایش حداقل دستمزد معتقدند این افزایش ضمن اینکه استانداردهای زندگی افراد را افزایش میدهد و سبب میشود درآمد آنها همجهت با افزایش سطح عمومی قیمتها افزایش یابد، میتواند میلیونها نفر را از فقر نجات دهد! مطالعهای که در سال 2019 در آمریکا انجام شد، نشان داد اگر تا سال 2025 حداقل دستمزد در این کشور به 15 دلار به ازای هر ساعت کار افزایش یابد، استانداردهای زندگی برای حداقل 17 میلیون نفر از جمعیت این کشور ارتقا پیدا کرده و 1.3 میلیون نفر از زندگی زیر خط فقر نجات پیدا میکنند!
2.کاهش هزینههای دولت
علاوه بر اینکه ارتقا استانداردهای زندگی و خروج از زیر خط فقر به نفع خانوارها است، این افزایش حقوق اعمال شده میتواند از طریق کاهش پرداختهای انتقالی دولت مخارج دولتی را نیز کاهش دهد. منظور از پرداختهای انتقالی، پرداختهای یکطرفهای است که دولت از طریق برنامههایی از جمله بهزیستی انجام میدهد و در ساختار هزینههای دولتی بخش مهمی را تشکیل میدهد.
3.افزایش بهرهوری و بهبود عملکرد نیروی کار
تمام مزایای افزایش حداقل حقوق قابل اندازهگیری نیستند. یکی از مهمترین مزیتهای این امر که قابل اندازهگیری نیست، اما میتواند برای شرکتها مزیت مهمی بهشمار رود، بهبود عملکرد نیروی کار در نتیجه افزایش مبلغ دستمزد اوست. در واقع، زمانی که نیروی کار نتیجه تلاش خود را در افزایش میزان دریافتی خود میبیند، انگیزه بیشتری در راستای بهبود عملکرد خود خواهد داشت و این موضوع هم به نفع نیروی کار و هم به نفع شرکت است. از سوی دیگر، زمانی که نیروهای شرکت با انگیزه کافی و بهرهوری بالا کار میکنند، مجموعهها دیگر نیازی به افزایش نیروی کار و استخدام افراد جدید ندارند. این موضوع نیز از جهت کاهش هزینههای مربوط به نیروی کار به نفع شرکتهاست.
4.رشد اقتصادی
افزایش رشد اقتصادی کانال مهم دیگری است که افزایش حداقل دستمزد از آن طریق روی اقتصاد تاثیر میگذارد. زمانی که دستمزد نیروی کار افزایش مییابد، مخارج مصرفکنندهها در اقتصاد بیشتر میشود، چرا که افزایش حقوق قدرت خرید نیروی کار را بیشتر میکند و او مبالغ اضافهشده به دستمزدش را صرف خرید کالاها و خدمات سایر عوامل اقتصادی میکند. در نظر داشته باشید، در قسمت یازدهم از فصل دوم پادکست اکوتاک، با یک مثال ساده تاثیر افزایش حداقل دستمزد بر میزان مخارج مصرفکنندگان را مورد بررسی قرار دادهایم.
اگر فرد A حقوق بیشتری دریافت کند، میتواند راحتتر به فکر عوض کردن مبلمان منزل خود باشد و فرد B که تولیدکننده مبلمان است، با درآمد خود میتواند میزان تولید خود را افزایش دهد. این افزایش تولید در اقتصاد تحت عنوان رشد اقتصادی شناخته میشود.
پیشنهاد مطالعه: «تفاوت GDP و GNP چیست؟»
معایب افزایش حداقل دستمزد
1.افزایش نرخ تورم
از جمله مهمترین معایب افزایش حداقل دستمزدها میتوان به افزایش نرخ تورم اشاره کرد. این موضوع میتواند خود را از طریق رشد پایه پولی و همچنین افزایش قیمت تمامشده کالاها در نتیجه افزایش دستمزدها نشان دهد. در واقع زمانی که کارفرما باید دستمزد بیشتری به نیروی کار بپردازد، هزینه تولید او افزایش مییابد و این افزایش هزینه تولید، خود را در قیمت نهایی کالاها نشان میدهد و این افزایش قیمت سبب رشد تورم میشود. این افزایش نرخ تورم، هزینه زندگی را افزایش میدهد و در بسیاری از مواقع حتی افزایش دستمزد از طریق افزایش هزینههای زندگی خنثی میشود و در نتیجه عملا وضع زندگی خانوارها تغییری نمیکند!
یشنهاد مطالعه: «نحوه محاسبه تورم و اثر آن بر خرید و فروش سهام»
2.احتمال تعدیل نیرو توسط کارفرما
یکی از اصلیترین هزینههایی که هر کارفرما باید متحمل شود، هزینهای است که باید بابت دستمزد نیروهای کار بپردازد؛ بنابراین افزایش این هزینه میتواند باعث شود کارفرما در جستجوی راهکاری برای کاهش هزینههای تولید، به تعدیل نیرو فکر کند. همچنین افزایش دستمزدها سبب میشود کارفرماها با هزینه کمتر بخش مهمی از کارهای خود را به افرادی خارج از سازمان – حتی نیروهایی از کشورهایی دیگر با دستمزد پایینتر – بسپارند و این موضوع نیز روی میزان اشتغال تاثیر منفی خواهد داشت.
3.افزایش رقابت در بازار کار
یکی دیگر از آثار احتمالی افزایش حداقل دستمزد این است که با افزایش این مقدار تعداد بیشتری از افراد جامعه تمایل دارند وارد بازار كار شوند و این موضوع میزان رقابت در بازار کار را افزایش میدهد. در نهایت اثر خالص افزایش دستمزد ممکن است جمعیت بزرگی باشد که با وجود توان و ظرفیت بیشتر، در شغلهایی با مهارت و دستمزد اندک مشغول فعالیت هستند. از این موضوع در اقتصاد با عنوان بیکاری پنهان یاد میشود.
کلام پایانی
افزایش حداقل دستمزد برای بسیاری از افراد جامعه که زیر خط فقر زندگی میکنند، اتفاق خوبی است؛ چرا که با افزایش قدرت خرید سطح زندگی آنها را افزایش مییابد و بهطور کلی باعث افزایش رفاه در جامعه میشود. این در حالی است که این افزایش رفاه یا رشد اقتصادی حاصل از افزایش تولید، تنها جنبه افزایش حداقل دستمزد در اقتصاد نیست. این موضوع میتواند منجر به رشد نرخ تورم شود و علاوه بر این، معایب دیگری از قبیل افزایش بیکاری را نیز بهدنبال دارد. بهویژه در اقتصادی که با کسری بودجه درگیر است، نرخ تورم بالایی دارد و البته بانک مرکزی مستقلی نیز ندارد، این موضوع میتواند بهشدت به تورم دامن بزند. کنار هم قرار دادن مزایا و معایب افزایش حداقل دستمزد نشان میدهد، افزایش حداقل دستمزد مانند بسیاری دیگر از تصمیمات مربوط به سیاستگذاریهای اقتصادی، جنبههای مثبت و منفی متعددی دارد و نمیتوان در یک جمله آن را تصمیمی درست یا اشتباه دانست.