تعیین ارزش ذاتی سهام در بورس
سرمایهگذاری بر اساس ارزش ذاتی یکی از متداولترین روشهای سرمایهگذاری و کسب ثروت از بورس است. وارن بافت سرمایهگذار افسانهای و مالک شرکت سرمایهگذاری موفق Berkshire Hathaway به عنوان یک سرمایهگذار ارزشی در جهان شناخته میشود. در این مقاله به بررسی مفهوم ارزش ذاتی و روشهای ارزشگذاری سهام شرکتها خواهیم پرداخت.
ارزش گذاری چیست؟
ارزشگذاری یا Valuation فرایندی است که ارزش فعلی یا مورد انتظار یک دارایی مثل سهام توسط تحلیلگر تعیین میشود. در حقیقت، هدف از ارزشگذاری را میتوان ارزیابی و محاسبه ارزش واقعی یک دارایی و قیمت بازار به منظور یک سرمایه گذاری هوشمند در نظر گرفت.
ارزش ذاتی چیست؟
ارزش ذاتی یا Intrinsic Value به معنای ارزش واقعی یا بنیادی یک دارایی مانند سهام است. در حقیقت، ارزش ذاتی یک شرکت بر اساس ساختارها و ویژگیهایی که درون یک شرکت نهفته است سنجیده میشود. به طور مثال، محصول تولیدی، داراییهای ثابت مشهود مانند املاک، پرتفوی سرمایهگذاری، موجودی نقدی، سودآوری و مواردی از این دست جزء ساختارها و ویژگیهای درونی شرکت محسوب میشود. از سوی دیگر، عوامل خارجی هم در تعیین ارزش ذاتی یک شرکت موثر است. به طور مثال جایگاه شرکت در بازار، وضعیت شرکت در صنعت، عرضه و تقاضا برای محصول تولیدی، مشتریان داخلی، بازارهای صادراتی و… مواردی هستند که یک تحلیلگر یا سرمایهگذار را در تعیین ارزش ذاتی سهام یک شرکت در بورس کمک میکنند.
هدف از تعیین ارزش ذاتی سهام چیست؟
در بازارهای خرید و فروش سهام، یکی از مهمترین عوامل کسب موفقیت، داشتن پیشبینیها و تحلیلهای قیمتی مناسب و به جا میباشد; بدین صورت که فرد سرمایهگذار بتواند قیمت آینده و یا به عبارتی قیمت واقعی سهم را بدرستی تشخیص داده باشد; این قیمت واقعی سهم به عنوان ارزش ذاتی یک سهم شناخته میشود.
اگر ارزش ذاتی یک سهم بالا باشد، چه بسا بهتر است که نسبت به خرید و نگهداری آن اقدام کنیم; ولی اگر تشخیص داده شود که ارزش ذاتی سهمی پایین است، بهتر است که از خرید آن سهم پرهیز کرده و یا این که نسبت به فروش آن سهم بپردازیم. در این بین، موضوعی که مطرح میشود، این است که چگونه میتوان به ارزش ذاتی یک سهم پیبرد؟ آیا راه و یا روشی برای داشتن این تشخیص و یا انجام یک پیشبینی بهتر وجود دارد؟ اینها سوالاتی هستند که قصد داریم در این مقاله به بررسی آنها بپردازیم.
تعیین ارزش ذاتی به سرمایهگذاران کمک میکند تا سهام یک شرکت را بر مبنای ارزش واقعی خود خریداری کنند. همانطور که در ابتدای مقاله اشاره شد سرمایهگذاران بزرگ وال استریت مانند وارن بافت به سهام ارزشی علاقه زیادی دارند. در حقیقت، بافت و بنجامین گراهام (خالق روش سرمایهگذاری ارزشی) معتقدند سهام شرکتها را بهتر است تا حد ممکن زیر ارزش ذاتی خریداری کرد. بنابراین، تعیین و شناسایی ارزش ذاتی به ما کمک میکند که سهام یک شرکت را در محدوده ارزش واقعی آن خریداری کرده و سهام را گرانتر نخریم.
همچنین، آگاهی داشتن از ارزش ذاتی یک سهم به سرمایهگذار در راستای تصمیمگیریهای مناسب در جهت رشد داراییاش بسیار کمک میکند. برای تعیین ارزش ذاتی سهام شرکتها چندین روش وجود دارد و در فرایند ارزشگذاری میتوان به ارزش واقعی سهام دست پیدا کرد.
پیشنهاد مطالعه:<<چگونه بهترین سهام برای خرید را شناسایی کنیم؟>>
چگونه میتوان به ارزش ذاتی یک سهم پیبرد؟
در کل میتوان با استفاده از روشهای زیر به یک جمعبندی کلی در مورد ارزش ذاتی یک سهم رسید; البته در نظر داشته باشید که فاکتورهای بسیار دیگری نیز در تعیین قیمت سهام تأثیرگذار هستند; از این رو موارد زیر تنها میتوانند به عنوان کمکی برای سرمایهگذار در انجام خرید و فروشهایی بهینهتر به شمار آیند.
-
بررسی وضعیت شرکت در بازار واقعی
یکی از بهترین راهها برای تشخیص ارزش ذاتی یک سهم، بررسی وضعیت شرکت در بازار رقابتی میباشد; مثلاً فرض کنید که شرکتی در زمینه ارائه محصولات نظافتی فعالیت دارد; حال در این بین، این شرکت در فیلد کاری خود دارای رقبایی میباشد; در این شرایط یک فرد سرمایهگذار با بررسی وضعیت رقابت بین این شرکتها و بررسی میزان موفقیت شرکت مدنظر در برابر سایرین، میتواند در مورد ارزش ذاتی سهم آن شرکت پیشبینیهایی را انجام دهد; در این خصوص این شرکت ارائه محصولات نظافتی، اگر توانسته باشد که روند رو به رشدی را در جذب مشتریان بازار بدست آورد، میتوان به مثبت بودن آینده آن شرکت و در نتیجه افزایش ارزش قیمتی سهام آن خوشبین بود.
-
الگوهای نوسانات قبلی
برخی از سهمها هستند که در بازههای زمانی مشخصی، رفتارهای خاصی را از خود بروز میدهند; مثلاً سهم مشخصی همواره در ابتدای زمستان با افزایش قیمت رو به رو شده و در اواسط تابستان قیمت آن کاهش مییابد; این دقیقاً آن چیزی است که میتوان از روی الگوی نوسانات قیمتی قبلی آن سهم بدست آورد; در نتیجه با نزدیک شدن به ابتدای زمستان، این نظر را داریم که ارزش سهم با افزایش رو به رو خواهد شد. هر چقدر هم که به تابستان نزدیک میشویم، ارزش آن سهم با کاهش رو به رو خواهد شد; از این رو با بررسی نوسانات قبلی یک سهم میتوانیم تشخیصهای مناسبی را در مورد ارزش ذاتی احتمالی آن بدست آوریم.
-
گزارشهای آخر سال شرکت
یکی از کلیدیترین نکات در تشخیص ارزش ذاتی یک سهم، گزارشهای مالی منتشر شده توسط خود شرکتها میباشد; تمامی شرکتهای فعال در بازار بورس و سرمایه، موظف به ارائه گزارشهایی دورهای از عملکرد خود در بازار هستند; از این رو با بررسی و مطالعه این گزارشهای عمومی، میتوانیم تصمیمگیریهای بسیار بهتری را در مورد ارزش ذاتی سهام آن شرکت داشته باشیم.
-
اخبار منتشر شده
اخبار، همواره عاملی تعیین کننده در نوسانات قیمتی سهام میباشد; از این رو همواره اخبار منتشر شده در بازار و اخبار مربوط به شرکتهای ارائه دهنده سهام را با دقت دنبال نمایید.
مثلاً فرض کنید که یک شرکت تولید خودرو در بازار سهام در حال فعالیت میباشد; حال این شرکت در خبری اعلام کرده که در سال آینده; اقدام به تولید خودرو جدید با طراحی بسیار عالی و کیفیتی بالا خواهد کرد; توجه داشته باشید که این خبر، حاکی از رشد آن شرکت و نیز جذابیت بیشتر آن برای مشتریان میباشد; بدین صورت که مشتریان خودرو، همواره به دنبال خرید خودروهایی با کیفیت و زیبا هستند.
در نتیجه پیشبینی میشود که در آینده، شاهد پیشرفتهایی قابل توجه هم از نظر خدمات و هم از نظر سهم بازار برای آن شرکت باشیم از این رو ارزش سهام آن شرکت نیز با رشد قیمتی رو به رو خواهد شد; پس در کل میتوانیم پیشبینی کنیم که ارزش ذاتی سهام این شرکت با افزایش رو به رو خواهد شد.
انواع روشهای ارزش گذاری سهام
مدلهای متنوعی برای ارشگذاری سهام شرکتها یا سایر داراییها وجود دارد. نکتهای که در رابطه با ارزشگذاری باید در نظر گرفت بررسی معیارهای بنیادی است. به صورت کلی سهام شرکتها را میتوان به دو صورت ارزش گذاری مطلق (Absolute Valuation) و ارزش گذاری نسبی (Relative (Valuation مورد ارزیابی قرار داد.
ارزش گذاری مطلق (Absolute Valuation)
در این نوع از ارزشگذاریها تحلیلگران به سراغ ارزش فعلی یک شرکت رفته و بر اساس آن درآمدهای آتی شرکت را پیشبینی میکنند. جریانات نقدی و سود شرکت نقش مهمی در روشهای ارزشگذاری مطلق دارند. سه نوع رایج ارزشگذاری مطلق عبارتند از:
تنزیل سود تقسیمی (The Dividend Discount Model (DDM
این مدل روشهای متنوعی برای ارزشگذاری ارائه میکند. در روش تنزیل سود نقدی سهام یا DDM فرض بر این است که ارزش یک سهم برابر تمام سودهای نقدی آتی شرکت با اعمال نرخ تنزیل است. مهمترین بخش در این روش بررسی سودآوری شرکتها است. در حقیقت، برای تعیین ارزش ذاتی از طریق روش DDM میتوان از سه فرمول استفاده کرد:
- مدل DDM تک دوره ای
استفاده از تنزیل سود تقسیمی تک دورهای یا one-period DDM مناسب سرمایهگذارانی است که از الان به مدت یک سال قصد دارند در سهام شرکتی سرمایهگذاری کنند. فرمول DDM تک دورهای مطابق تصویر زیر است:
با توجه به اینکه DDM تک دورهای مناسب سرمایهگذاری برای حداکثر ۱ سال است، بنابراین برخی از پارامترهای تعیینکننده مانند قیمت سهام، نرخ بازده مورد انتظار و DPS را بهتر است در دوره ۱۲ ماهه در نظر گرفت.
- مدل DDM چند دوره ای
بر خلاف DDM تک دورهای، در تنزیل سود تقسیمی چند دورهای، سرمایهگذار یا تحلیلکر ارزش ذاتی سهام را بر اساس سودهای تقسیمی چند دوره متوالی محاسبه میکند. فرمول muti-period DDM مطابق تصویر زیر است:
معمولا شرکتهای مشاور سرمایهگذاری برای تعیین ارزش ذاتی سهام شرکتها از روش فوق استفاده میکنند.
مدل رشد گوردون Gordon Growth Model
مدل رشد گوردون یا GGM یکی از فرمولهای تعیین ارزش ذاتی سهام است. در این فرمول ارزش سهام طبق سود تقسیمی (DPS) در آینده با نرخ ثابت رشد، بهدست میآید:
در این مدل فرض بر این است که یک شرکت همواره وجود داشته و نرخ رشد سود نقدی برای مدتزمان نامحدودی ثابت در نظر گرفته میشود. برای به دست آوردن r یا نرخ بازده مورد انتظار باید از فرمول CAPM استفاده کنید که در ادامه این مطلب فرمول CAPM را مشاهده خواهید کرد.
یک مثال ساده از GGM:
فرض کنید قیمت سهام شرکت سیمان ارومیه با نماد «ساروم» در بازار ۵۱٬۳۱۰ ریال است. نرخ بازدهی مورد انتظار (r) برای این شرکت ۱۰۶ درصد در نظر گرفته شده و سود نقدی تقسیمی آن یا DPS در سال آینده ۷٬۷۹۲ ریال تخمین زده شده است. همچنین نرخ رشد سود ثابت برای سهام حدودا ۹۴ درصد برآورد شده و بر اساس فرمول رشد گوردون ارزش ذاتی «ساروم» برابر است با:
V۰ = 7792/(1.06-0.94) = 64933
همانطور که مشاهده میکنید ارزش ذاتی «ساروم» در حال حاضر ۶۴٬۹۳۳ ریال بوده و حدودا ۱۳٬۶۲۳ ریال زیر ارزش واقعی خود در بورس معامله میشود. به طور کلی استفاده از روش رشد گوردون برای تعیین ارزش ذاتی سهام در بورس بسیار ساده، مفید و کاربردی است.
تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (The Discounted Cash Flow Model (DCF
تجزیه و تحلیل DCF یک روش ارزیابی پرکاربرد است که ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی شرکت را برآورد میکند. این روش شامل پیشبینی جریانهای نقدی مورد انتظار شرکت است که تنزیل آن به ارزش فعلی با استفاده از نرخ تنزیل مناسب (مانند هزینههای شرکت) صورت میگیرد. تجزیه و تحلیل DCF ارزش زمانی پول را در نظر میگیرد و تخمینی از ارزش ذاتی شرکت را براساس توانایی آن در ایجاد جریانهای نقدی در آینده ارائه میدهد.
روش DCF نیز در کنار DDM در ارزشگذاری سهام شرکت بسیار کاربردی و رایج است.
ارزش گذاری داراییهای سرمایهای (The Capital Asset Pricing Model (CAPM
در این روش که به اختصار CAPM نامیده میشود، رابطه بین بازده مورد انتظار یک دارایی و ریسک بازار مورد ارزیابی قرار میگیرد. در حقیقت، از مدل CAPM بیشتر برای ارزشگذارای داراییها یا اوراق بهاداری که ریسک بالایی دارند استفاده میشود.
برای محاسبه بازده مورد انتظار کافی است میانگینی از نرخ بهره بدون ریسک در بازه زمانی بلندمدت به طور مثال ۱۰ سال را به دست آورده و سپس بازده مورد انتظار بازار (بورس) را در مدت زمان مشابه محاسبه کنید. همچنین، ضریب بتا سهام شرکت مورد نظر را نیز محاسبه کرده و سپس در فرمول جایگذاری کنید تا بازده مورد انتظار سهام شرکت را به دست آورید. با استفاده از بازده مورد انتظار میتوانید به راحتی ارزش ذاتی سهام یک شرکت را از طریق مدل رشد گوردون (GGM) تعیین کنید.
سه روش فوق در جریان ارزشگذاری سهام شرکتها بسیار کاربردی بوده و تحلیلگران زیادی از این روشها برای ارزشگذاری سهام شرکتها استفاده میکنند. لازم به ذکر است که فرایند ارزشگذاری بسیار پیچیده و نیازمند گذراندن دورههای تخصصی است. اولین قدم برای شروع ارزشگذاری میتواند آموزش تحلیل بنیادی باشد.
ارزش گذاری نسبی (Absolute Valuation)
ارزش گذاری نسبی یا Absolute Valuation مدلی سادهتر از ارزشگذاری است که در آن تحلیلگر یا سرمایهگذار به مقایسه عوامل بنیادی شرکتها با یکدیگر میپردازد. به طور مثال مقایسه نسبت P/E دو شرکت تولید کننده فولاد را میتوان یکی از معیارهای ارزشگذاری نسبی تلقی کرد.
معمولا دو مدل ارزشگذاری نسبی در بین تحلیلگران و سرمایهگذاران از محبوبیت بالاتری برخوردار هستند. این دو مدل عبارتند از:
مقایسه نسبتهای ارزش بازار
مقایسه نسبتهای ارزش بازار یکی از روشهای ساده و کاربردی جهت تعیین ارزش ذاتی نسبی سهام یک شرکتاست. به طور مثال نسبت P/E در کنار سایر نسبتهای ارزش بازار مانند نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) و نسبت قیمت به فروش (P/S) برای آگاهی پیدا کردن از ارزش واقعی سهام مناسب است.
تحلیل وضعیت جریانات نقدی شرکت
در این روش ارزش ذاتی شرکت را بر اساس برخی جریانات نقدی بررسی میکنند. به طور مثال بررسی وضعیت فروش و درآمد در بلندمدت، بودجه سالانه و هزینهها، مدیریت نقدینگی و نسبتهایی مانند ارزش بنگاه به سود قبل از بهره و مالیات (EV/EBIT) نمونهای از پارامترهایی هستند که میتوان از آنها در تعیین ارزش ذاتی سهام استفاده کرد.
کلام پایانی
با انواع روشهای تعیین ارزش ذاتی سهام آشنا شدید و برای استفاده از هر کدام از این روشها بهتر است معیارهای تاثیرگذار را رعایت کنید. تعیین ارزش ذاتی به شما کمک میکند تا در سرمایهگذاریهای خود بهتر تصمیمگیری کرده و بازدهی مناسبی برای شما حاصل شود.