رفتارهای غیرمنطقی سرمایه‌گذاران

مدت زمان مطالعه: 5 دقیقه
فهرست مطالب
رفتار غیرمنطقی سرمایه گذاران

خرید سهام و سرمایه گذاری در بورس مانند تمام جنبه‌های زندگی، افراد را در موقعیت تصمیم‌گیری قرار می‌دهند. تصمیماتی که می‌تواند از انتخاب‌های روزمره مانند صبحانه، لباس، سریع‌ترین مسیر برای رسیدن به محل کار تا مهمترین تصمیمات زندگی همچون رشته تحصیلی، انتخاب شغل ایده‌آل و… را شامل شود. عوامل بسیاری بر تصمیم‌گیری‌های ما تاثیر می‌گذارند که در ادامه این مطلب برخی از مهم‌ترین آن را مورد بررسی قرار داده‌ایم.

 

آیا ما همیشه بهترین گزینه را انتخاب می‌کنیم؟

قطعا برای شما هم پیش آمده که از تصمیم‌تان پشیمان شده و آرزو کرده‌ باشید که زمان به عقب برگردد تا دوباره فرصت تصمیم‌گیری داشته باشید. این مساله به معنای آن است که خیلی از اوقات ما انسان‌ها در زمان و موقعیتی که باید، لزوماً بهترین تصمیمات را نمی‌گیریم. موضوعی که شاید علم اقتصاد آن را به‌سختی قبول کند؛ چرا که انسان را موجودی کاملاً منطقی و عقلائی می‌داند که همیشه قادر است بهترین گزینه‌ها را برای خود انتخاب کند.

یکی از مهم‌ترین زمینه‌هایی که به‌طور گسترده، ما را با این چالش مواجه می‌کند، دنیای سرمایه‌گذاری است. در ارتباط با تصمیمات پیش روی سرمایه‌گذاران، می‌توان به مواردی از قبیل انتخاب میان خرید سهام یا سرمایه‌گذاری در بازارهای موازی اشاره کرد.

 

تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران

به‌طور طبیعی سرمایه‌گذاران نیز زمان تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب بهترین گزینه سرمایه گذاری و خرید سهام، دچار اشتباه می‌شوند. در این شرایط سرمایه‌گذار ممکن است سراغ سهام شرکتی برود که از پتانسیل رشد برخوردار نیست و در نتیجه با ضررهای سنگین و غیرقابل‌جبران مواجه شود. آگاهی از این اشتباهات می‌تواند ما را به تصمیم‌گیرندگانی بهتر در زندگی و البته در دنیای سرمایه‌گذاری تبدیل کند.

 

چرخه مالی سرمایه‌گذاران چیست؟

محققین علم اقتصاد رفتاری برای هر فرد به هنگام ورود به بازارهای مالی، چرخه یا سیکلی متصور می‌شوند.

در ابتدا فرد با اخبار مثبتی که از سرمایه‌گذاری در بازار خاصی دریافت می‌کند، نسبت به این بازار خوش‌بین شده و تصمیم به سرمایه‌گذاری می‌گیرد. در واقع این افراد به دلیل شناخت کمی که از بازار دارند، صرفاً تحت تأثیر حرکت جمعی قرار می‌گیرند و از اینکه می‌بینند عده زیادی به اقدام خاصی روی آورده‌اند، به بازار ورود کرده و شروع به خرید می‌کنند؛ به این پدیده «اثر گله‌ای» یا «Herding effect» می‌گویند.

طبیعتاً در این مرحله تخمین سرمایه‌گذار از آینده سرمایه‌اش، بسیار مثبت و خوش‌بینانه خواهد بود؛ چرا که تنها نمونه‌های موفق بازار را بررسی کرده و خبری از موارد شکست‌خورده‌ای که متحمل متضرر شده، ندارد. این مساله خود نوعی خطای شناختی و محاسباتی است که برای انسان در چنین شرایطی رخ می‌دهد و آن را «Survival bias» یا «سوگیری بازماندگی» می‌نامند.

حال فرض کنید مانند اتفاقی که اوایل سال ۱۳۹۹ بسیاری از تازه‌واردان بورس تجربه کردند، ورود این افراد با روند کلی مثبت بازار مصادف شود. در اینجا فرد دچار نوعی اعتمادبه‌نفس کاذب شده و این روند مثبت را به خود و هوش اقتصادی که فکر می‌کند در او نهفته بوده و تاکنون آن را کشف نکرده است، نسبت می‌دهد. درصورتی‌که در آن زمان به‌دلیل وجود روند صعودی قوی در بازار، خرید بسیاری از سهم‌ها با سود همراه بود. روانشناسان به این خطای ذهنی «خطای نسبت ­­دادن به خود» یا «Self Attribution Bias» می‌گویند.

 

خطای سیاست‌گذاران

جالب است بدانید این خطای ذهنی نه‌فقط برای تازه‌واردان به بورس یا بازارهای مالی، بلکه برای بسیاری از سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیرندگان در سطح کلان نیز رخ می‌دهد. بدین گونه که روند مثبت و رو به رشد بازار را نتیجه عملکرد خوب خود برآورد می‌کنند که این مساله باعث می‌شود در تخمین اتفاقات آینده دچار مشکل شوند و مشاوره‌های تحلیلگران و کارشناسان را نادیده بگیرند. در این شرایط صرفاً با توجه به باورهای قبلی خود، برای خریدوفروش و سیاست‌گذاری آینده بازار تصمیم‌گیری می‌کنند که رفتارگراها این حالت را «سوگیری تایید» یا «Confirmation Bias» می‌نامند. این موضوع زمانی رخ می‌دهد که انسان‌ها صرفاً تمایل دارند اطلاعاتی را دریافت کنند و با توجه به آن تصمیم بگیرند که با باورهای قبلی آن‌ها سازگار باشد و نه لزوماً اطلاعاتی که واقعاً صحت دارند.

و اما مرحله بعد زمانی شروع می‌شود که بازار دچار روند نزولی شده و سرمایه‌گذاران با توجه به قیمت اولیه‌ای که از خرید سهم یا یک دارایی در ذهن خود دارند، از فروش آن‌ها خودداری کرده و به‌اصطلاح دچار «اثر لنگر» یا «Anchoring Effect» می‌شوند. چرا که قیمت اولیه خرید آن دارایی در ذهن آن‌ها اثر سنگین‌تری نسبت به قیمت کنونی آن دارد و همین امر باعث می‌شود به بازگشت قیمت به حالت اولیه امیدوار شوند و از فروش آن دارایی خودداری کنند. درحالی‌که می‌دانیم روند گذشته هر سهم، لزوماً تضمین‌کننده قیمت آن در آینده نیست. در نظر داشته باشید برای کسب اطلاعات بیشتر در ارتباط با مفهوم لنگر انداختن، می‌توانید مقاله «آشنایی با خطای لنگر انداختن و تاثیر آن بر معاملات سهام» مراجعه کنید.

در ادامه هم‌زمان عده‌ای به علت عدم تمایل به تبدیل زیان کاغذی به زیان ملموس، کماکان اقدام به فروش سهم‌های خود نخواهند کرد چراکه با توجه به بحث‌های «بودجه‌بندی ذهنی» یا «Mental Accounting» این کار باعث می‌شود زیان را بیشتر احساس کنند. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم که در ادبیات اقتصاد به حسابداری ذهنی نیز معروف است، مقاله «حسابداری ذهنی چیست؟» را ببینید.

این روند نزولی تا جایی ادامه خواهد یافت که افراد به علت وجود روحیه «زیان‌گریزی» یا «Loss Aversion»، دائماً اقدام به چک کردن بازار و قیمت سهم‌های خود خواهند کرد تا در نهایت دچار نگرانی و وحشت می‌شوند. در این نقطه انتظار می‌رود صف‌های فروش رفته‌رفته طویل‌تر شوند. در نظر داشته باشید، در مقاله «آشنایی با سوگیری زیان‌گریزی در بازارهای مالی» این مفهوم را به‌دقت مورد بررسی قرار داده‌ایم.

به هنگام صعود دوباره بازار، این چرخه یا سیکل سرمایه‌گذاری(Investing Roller Coaster)، مجدداً با افرادی جدید یا حتی برخی از همان انسان‌های قبلی، تکرار می‌شود تا جایی‌که با بالا بردن سواد مالی در افراد، تعداد کسانی که دچار این سیکل می‌شوند کاهش یافته و بازار براساس معیارهای درست و نه صرفاً احساسات به تعادل برسد.

 

چه راهکاریی برای جلوگیری از تاثیر سوگیری‌های رفتاری بر عملکرد سرمایه‌گذاران وجود دارد؟

  • دریافت مشاوره بورس 

استفاده از مشاوره بورس می‌تواند جلوی بسیاری از این خطاها که در بعضی موارد باعث بسیاری از ناکارآمدی‌ها و شکست‌ها در بازار می‌شوند را بگیرد.

بدین گونه که این کارشناسان، با توجه به میزان ریسک‌پذیری سرمایه‌گذار، گزینه‌های مناسب را پیش روی وی گذاشته و با تحلیل‌های بنیادی و نه احساسات(که ممکن است بر خود سرمایه‌گذار غلبه کند)، به او در انجام خرید و فروش‌های منطقی کمک می‌کنند. اهمیت این مسئله تا جایی است که در بسیاری از کشورها، ورود افراد به بازارهای مالی بدون وجود کارشناسان مالی در کنار آن‌ها مجاز نیست.

  • سرمایه‌گذاری به روش غیرمستقیم

سرمایه‌گذاری در صندوق درآمد ثابت، صندوق سهامی و سایر انواع صندوق‌های سرمایه‌گذرای مشترک به افرادی که دانش یا زمان کافی برای مدیریت دارایی‌های خود ندارند کمک می‌کند ضمن بهره‌مندی از بازدهی بازار سرمایه، زمانی را برای بررسی بازار و تحلیل وضعیت سهام شرکت‌های مختلف صرف نکنند. تنها نکته‌ای که در انتخاب صندوق‌های سرمایه‌گذاری بسیار مهم است، این است که باید صندوقی را انتخاب کنید که علاوه بر برخورداری از بازدهی قابل قبول، با میزان ریسک‌پذیری شما نیز سازگار باشد. به‌عنوان مثال منابع مالی صندوق درآمد ثابت صرف سرمایه‌گذاری در سپرده‌های بانکی و اوراق با درآمد ثابت می‌شود؛ بنابراین سرمایه‌گذاری در این دست صندوق‌ها بدون ریسک است. در مقابل صندوق‌های سهامی منابع مالی خود را صرف خرید سهام می‌کنند. اگرچه بازدهی این صندوق‌ها نسبت به صندوق درآمد ثابت بسیار بالاتر است، اما این نوع از سرمایه‌گذاری مستلزم پذیرش میزان بیشتری از ریسک است. برای آشنایی بیشتر با صندوق‌های سرمایه‌گذاری و انواع مختلف آن‌ها می‌توانید به مقاله «صندوق سرمایه گذاری چیست و انواع آن کدام است؟» مراجعه کنید.

  • شرکت در دوره‌های آموزشی

مشاوره بورس و سرمایه‌گذاری به شیوه غیرمستقیم، تنها راه‌های مقابله با سوگیری‌های رفتاری نیستند. علاوه بر موارد ذکر شده باید در نظر داشته باشید هرچه میزان دانش افراد بیشتر باشد، احتمال درگیر شدن آن‌ها با دام سوگیری‌های رفتاری در سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد؛ بنابراین می‌توان با افزایش دانش از طریق شرکت در دوره‌های آموزشی، مطالعه مقالات مرتبط و مواردی از این دست، تاثیر سوگیری‌های رفتاری را بر عملکرد سرمایه‌گذاری خود کاهش دهید. تحلیل تکنیکال یکی از محبوب‌ترین شیوه‌های تحلیل بازارهای مالی است که می‌تواند در مسیر سرمایه‌گذاری و کسب سود، با افزایش دانش افراد تاثیر خطاهای سرمایه‌گذاری را تا حد قابل توجهی کاهش دهد. برای آشنایی با این شیوه از تحلیل بازارها، مقاله «آموزش کامل تحلیل تکنیکال» را بخوانید.