دانش مالی رفتاری چیست؟
مالی رفتاری، شاخهای از علم اقتصاد رفتاری است که با دیدگاه روانشناسی، به مطالعه تصمیمات سرمایهگذارها و روند بازارهای مالی میپردازد. این شاخه مطالعاتی ادعا میکند که سرمایهگذاران همیشه با دیدگاه اقتصادی تصمیمات منطقی که به نفع خودشان است، نمیگیرند و گاهی سوگیریهای ذهنی، مانع تحلیل درست و انتخاب بهترین گزینه میشود.
آگاهی از این خطاهای شناختی که توسط دانشمندان علوم رفتاری شناسایی و معرفی شدهاست، به ما کمک میکند تا با شناخت کارکرد ذهن خود، تصمیمات بهینهتری بگیریم. دانش مالیرفتاری در تحلیل عملکرد بخشها و صنایع مختلف مثل بازدهی صندوق های سرمایه گذاری هم مورد استفاده قرار میگیرد. ماجرای اوجگیری بورس ایران در سال ۱۳۹۸، افزایش ناگهانی قیمت سهام و بازدهی صندوق های سرمایه گذاری، نتیجه همین سوگیریهای رفتاری است که در شاخه مالی رفتاری به مطالعه آن میپردازیم.
در این مقاله به معرفی بخشهای مختلف مالی رفتاری و معرفی چند نمونه از معروفترین خطاهای شناختی میپردازیم.
کاربرد مطالعات مالی رفتاری
یکی از زمینههایی که مطالعه مالی رفتاری در آن کاربرد دارد، بازار سهام است. بازدهی بازار سهام تا حد زیادی وابسته به رفتار و تصمیمات مردم در این بازار است؛ اما هدف اصلی مالی رفتاری، درک علت رفتارهای سرمایهگذاران و به طور کل تصمیمگیرندگان است. طبیعتا هر چقدر سلامت جسمی و روانی تصمیمگیرندهها بیشتر باشد، تصمیمات منطقیتری گرفته میشود و بازار با روند بهینهتری پیش خواهد رفت.
یکی دیگر از وظایف اصلی این شاخه مطالعاتی، بررسی سوگیریهای شناختی، یکی از مفاهیم اصلی دانش مالی رفتاری است که به دلایل مختلفی اتفاق میافتند. در ادامه به توضیح این مفاهیم اصلی میپردازیم.
مفاهیم اصلی مالی رفتاری
ذهن ما برای افزایش سرعت در پردازش اطلاعاتی که روزانه دریافت میکند، میانبرهایی تعریف کرده که در بسیاری از مواقع بهنفع ما است. بهعنوان مثال، ما با استفاده از این میانبرها بدون صرف زمان برای تحلیل اطلاعات، کارهایی از جمله رانندگی، بالا رفتن از پلهها یا لباس پوشیدن را انجام میدهیم. این در حالی است که گاهی اوقات نیز این میانبرها به نفع ما نیستند! پیروی از رفتاری فراگیر در جامعه، تصمیمگیری بر اساس احساساتی مانند ترس یا طمع و مواردی از این دست، از جمله مهمتری مواردی هستند که میانبرهای ذهن عملکردی ناکارآمد دارند. در ادامه این مطلب چند مورد از این مفاهیم و سوگیریها را مورد بررسی قرار دادهایم.
حسابداری ذهنی (Mental Accounting)
حسابداری ذهنی بهعنوان یکی از رایجترین سوگیریهای رفتاری، باعث میشود افراد بر اساس منشا درآمدهای خود تصمیمات متفاوتی برای شیوه خرج کردن آن بگیرند. بهعنوان مثال اگر شما بهصورت ماهیانه 15 درصد از حقوق دریافتی خود را پسانداز میکنید، باید 15 درصد از مبلغی را که در قرعهکشی بانک برنده شدید را هم پسانداز کنید. این در حالی است که بسیاری از افراد تحت تاثیر حسابداری ذهنی این کار را انجام نمیدهند و مبلغی را که در قرعهکشی برنده شدهاند صرف کارهایی میکنند که در حالت عادی آنها را انجام نمیدادند. برای آشنایی بیشتر با مفهوم حسابداری ذهنی، مقاله «حسابداری ذهنی چیست؟» را مطالعه کنید.
رفتار گلهای (Herding Behavior)
رفتار گلهای به معنی دنبالهروی سرمایهگذاران از رفتار مالی همدیگر است. رفتار گلهای را میتوان علت اصلی بسیاری از نوسانات ناگهانی قیمت در بازار دانست.
شکاف احساسی (Emotional Gap)
شکاف احساسی به تصمیمگیری سرمایهگذارها بر اساس احساساتی مثل ترس، خشم و هیجان اشاره میکند. این مسئله یکی از علتهای اصلی تصمیمگیریهای غیرمنطقی سرمایهگذاران است.
اثر لنگر (Anchoring Effect)
اثر لنگر در مباحث مالی رفتاری به این نکته اشاره میکند که ما سطح مصرفی خود را مطابق با بودجهای مشخص (عموما سطح درآمد یا میزان مشخصی از مطلوبیت)، تنظیم میکنیم. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم میتوانید مقاله «آشنایی با خطای لنگر انداختن و تاثیر آن بر معاملات سهام» را بخوانید.
خطای نسبت دادن به خود (Self Attribution Fallacy)
افراد تمایل دارند تصمیمات خود را که بهخاطر وضعیت خوب بازار نتیجه مطلوبی داشته، به دانش و تواناییهای ذاتی خود نسبت دهند. به این خطا که افراد فکر میکنند بیشتر از چیزی که میدانند میدانند، خطای نسبت به خود میگویند.
- در ادامه برخی از مهمترین سوگیریهای شناختی که در تحلیلهای مالیرفتاری کاربرد دارد را به صورت خلاصه توضیح میدهیم:
خطای تایید (Confirmation Bias)
این خطا هنگامی رخ میدهد که سرمایهگذاران تمایل دارند فقط اطلاعاتی را که دانستههای قبلی آنها را تایید میکند جمع آوری کرده و بهکار گیرند.
خطای دسترسی یا تجربی (Experiential Bias)
خطای دسترسی زمانی رخ میدهد که افراد انتظار دارند چون اتفاقی اخیرا برای آنها پیش آمده، مجددا آن را تجربه کنند؛ در صورتیکه احتمال اتفاق افتادن رویدادها مستقل از یکدیگرند.
برای مثال سرمایهگذاران پس از بحران 2008، مردم تا مدتها فکر میکردند سختیهای بیشتری در انتظارشان است و دوباره ممکن است بحرانی از دل این بحران رخ دهد؛ حال آنکه اقتصاد بعد از بحران 2008، شروع به بازسازی کرد و به حالت نسبتا پایداری رسید. برای بررسی دقیقتر این مفهوم مقاله «سوگیری تجربی یا خطای در دسترس بودن چیست؟» را ببینید.
خطای زیانگریزی (Loss Aversion)
زمانیکه ناراحتی افراد از زیان کردن بیشتر از خوشحالی حاصل سود کردن باشد، در رفتار آنها خطای زیان گریزی مشهود است. به بیانی دیگر افراد به هنگام معامله به جای تلاش برای سود کردن، تمام تمرکز خود را روی ضرر نکردن میگذارند. در نتیجه بعضی از سرمایهگذارها ممکن است بازپرداخت بیشتری را برای جبران زیانشان درخواست کنند و اگر این مبلغ به آنها پرداخت نشود، با وجود ریسک منطقی و پتانسیل سود، از کل سرمایهگذاری صرف نظر میکنند. لازم بهذکر است، در مقاله «آشنایی با سوگیری زیانگریزی در بازارهای مالی» این موضوع را با دقت بیشتر مورد بررسی قرار دادهایم.
خطای آشنایی (Familiarity Bias)
این خطا زمانی رخ میدهد که سرمایهگذارها تمایل دارند روی گزینههای سرمایهگذاری که برای آنها آشناست سرمایهگذاری کنند. مانند شرکتهای داخلی و سرمایهگذاریهای محلی. در صورتیکه برای کاهش ریسک سرمایهگذاری، بهتر است پرتفوی متنوعی از صنایع و بخشهای مختلف داشته باشند. برای مثال ممکن است شما صرفا با هدف کسب سود و برای خرید خودرو در بورس، اقدام به دریافت کد بورسی آنلاین کنید و به دلیل عدم آشنایی با صندوق سهامی یا صندوق درآمد ثابت یا صنایع دیگر، از سرمایهگذاری در آنها صرف نظر کنید. در صورتیکه ممکن است سود دریافتی شما از این سرمایهگذاریها بیشتر از خرید خودرو در بورس باشد.
مالی رفتاری در بازار سهام
با توجه به سوگیریها و خطاهایی که تاکنون گفتیم، نظریه بازار بهینه که براساس آن قیمتها بسیار عادلانه و با توجه به عرضه و تقاضا تعیین میشود، زیر سوال میرود؛ چرا که سرمایهگذاران لزوما در این بازار تصمیمات منطقی و عقلانی نمیگیرند؛ پس قیمتی هم که با توجه به این عرضه و تقاضاهای هیجانی شکل میگیرد، نمیتواند قیمت عادلانه و دقیقا برابر با ارزش ذاتی سهام شرکتها باشد.
دانش مالی رفتاری به ما چه میگوید؟
مالی رفتاری به ما کمک میکند تا چگونگی تاثیر احساسات، سوگیریها و محدودیتهای شناختی را روی مسائلی مانند سرمایهگذاری، ریسک و بدهی شخصی درک کنیم و با تحلیل قیمتها، رفتار معاملهگران و حرکتهای بازار را پیشبینی کنیم.
آگاهی از این خطاهای شناختی، آموزش صفر تا صد بورس و شناخت دقیق عوامل تاثیرگذار روی معاملات و قیمت سهام، علاوهبر دانستن روانشناسی بازار، میتواند تصمیمات منطقیتر و نتایج مطلوبتری را به دنبال داشته باشد.