پایه پولی چیست؟
به کل نقدینگی در گردش یک اقتصاد پایه پولی میگویند که بهصورت پول نقد در دست مردم یا سپرده در حسابهای بانکی است. بسیاری از شاخصهای اقتصادی به نحوی از میزان پایه پولی یا پول پایه تاثیر میپذیرند. به همین دلیل، تعیین میزان بهینه پایه پولی، یکی از وظایف خطیر بانک مرکزی است؛ بنابراین برای پیشبینی و درک بهتر وضعیت شاخصهای اقتصادی یا ارزیابی بازدهی گزینههای مختلف سرمایهگذاری مانند سهام، صندوقهای سهامی، سپردههای بانکی یا صندوق درآمد ثابت، باید با مفهوم پایه پولی آشنایی داشته باشید. در این مقاله مفهوم پایه پولی را به همراه چند مثال برای درک بهتر بررسی کردیم.
تعریف پایه پولی
پایه پولی (Monetary Base) یکی از شاخصهایی است که میزان عرضه پول در اقتصاد را نشان میدهد. عدهای معتقدند در اقتصاد مدرن که واحدهای پول غیررایجی بهوجود آمده، این شاخص بهدرستی میزان پایه پولی را نشان نمیدهد؛ اما به هرحال نمیتوان از این مفهوم و اهمیت آن چشمپوشی کرد. در تعریف دقیقتر، پایه پولی وجوهی با نقدشوندگی بسیار بالا مانند سکه، اوراق بهادار و سپردههای بانکی هستند که توسط بانک مرکزی منتشر میشوند.
برای مثال فرض کنید حجم پول در گردش کشور Z، ششصد میلیون دلار است و بانک مرکزی آن هم 10 میلیارد دلار بهعنوان سپرده از طرف بانکهای تجاری در ذخایر خود نگهداری میکند. در این صورت پایه پولی کشور Z، ده میلیارد و ششصد میلیون دلار خواهد بود.
با توجه به اینکه این پول مستقیما توسط بانک مرکزی منتشر شده و شامل موارد ترازنامه بانک مرکزی هستند، به آن پول پرقدرت نیز میگویند. پایه پولی همچنین تاثیر زیادی بر رفتار مالی و اقتصادی و تصمیمات افراد دارد. برای مثال در حالتی که پایه پولی در شرایط ثبات و میزان بهینه خود باشد، افراد نسبت به دریافت کد بورسی و ورود به بازار سرمایه اقدام میکنند؛ اما در شرایط نااطمینانی و بالا بودن نرخ بهره، ممکن است صرفا به سرمایهگذاری در اوراق درآمد ثابت بانکی یا صندوق درآمد ثابت بپردازند. از طرفی در چنین شرایطی جهت اتخاذ تصمیمات منطقی، یکی از متداولترین اقدامات دریافت مشاوره سرمایه گذاری از متخصصان مالی و اقتصادی است.
پایه پولی در مقابل عرضه پول
نکتهای که در همین ابتدا باید متذکر شد، تفاوت پایه پولی و عرضه پول است. همانطور که اشاره شد پایه پولی صرفا شامل وجوهی است که نقدشوندگی بالایی دارند؛ اما عرضه پول شامل کل پولهای عرضه شده در اقتصاد مانند حسابهای جاری، سپردههای مدتدار و چکها میشود. میتوان گفت پایه پولی یکی از اجزای تشکیل دهنده عرضه پول یک کشور است.
بنابراین پایه پولی شامل موارد زیر است:
- کل پول نقد، شامل اسکناس و سکه که در گردش عمومی است.
- مقداری از پول که در سپردههای بانکی است.
- همه وجوهی که توسط بانکهای تجاری در بانک مرکزی ذخیره شده است.
مدیریت پایه پولی
پایههای پولی در هر کشور توسط موسسات مالی و در اکثر مواقع بانکهای مرکزی تعیین و کنترل میشوند. در نظر داشته باشید به اقداماتی که بانک مرکزی در مسیر دستیابی به اهداف خود از جمله کنترل میزان پایه پولی در اقتصاد انجام میدهد، با عنوان سیاستهای پولی یاد میکنیم. برای آشنایی با سیاستهای پولی میتوانید مقاله «سیاست پولی چیست؟» را مطالعه کنید. لازم به ذکر است، بانکهای مرکزری با توجه به سیاستهای اتخاذ شده یا براساس عرضه و تقاضا در بازار آزاد، میتوانند پایه پولی را افزایش یا کاهش دهند. در خیلی از کشورها دولت با خرید و فروش اوراق بهادار دولتی در بازار باز، پایه پولی را کنترل میکند که به این کار عملیات بازار باز میگویند. علاوه بر آن، دولت از طریق تغییر نرخ بهره و تغییر ذخایر قانونی نیز میزان پایه پولی را تحت تاثیر قرار میدهد که در ادامه به توضیح هر کدام از این عوامل میپردازیم.
مقاله پیشنهادی: <<درآمد پایه جهانی (UBI) چیست؟>>
عملیات بازار باز
یکی از روشهای تنظیم پایه پولی استفاده از سیاست «عملیات بازار باز» یا Open Market Operation است که به معنی خرید و فروش اوراق قرضه دولتی است. اوراق قرضه دولتی نوعی از اوراق بدهی با سودی معین هستند که در زمانهای مختلف توسط دولت ارائه میشود. بانکهای مرکزی با خرید و فروش این اوراق در بازار آزاد بهطور مستقیم بر میزان پایه پولی تاثیر میگذارند. برای افزایش پایه پولی، بانکها اوراق قرضه را از مردم میخرند و برای کاهش پایه پولی و بهدنبال آن کاهش تورم، اوراق قرضه را به مردم عرضه و میفروشند.
تعیین نرخ بهره
نرخ بهره نیز به نوبه خود یکی از ابزارهای کنترل پایه پولی در اقتصاد یک کشور است. این شاخص به دو صورت میتواند روی میزان پایه پولی تاثیر بگذارد: نرخ بهرهای که مردم با توجه به آن از بانکها وم دریافت میکنند و نرخ بهره بین بانکی که بانکها براساس آن از یکدیگر وام دریافت میکنند.
در حالت اول مردم با وام گرفتن از بانکها و با توجه به میزان نرخ بهره، میزان اجاره پول خود را به بانکها پرداخت میکنند. در حالت دوم، وقتی بانکها بهدلیل کسری در بازار بین بانکی از یکدیگر وام میگیرند، نرخ بهره بین بانکی تعیین میشود که بر میزان پایه پولی موثر است؛ چرا که در صورت افزایش نرخ بهره بین بانکی، خود بانکها نیز نرخ سپردههای کوتاهمدت و میانمدت خود را افزایش میدهند. در نهایت این مسئله باعث کاهش نقدشوندگی در بازارها و سرازیر شدن آن به سمت بانکها میشود. در نظر داشته باشید برای آشنایی دقیقتر با نرخ بهره، میتوانید به مقاله «آشنایی با نرخ بهره و نحوه محاسبه آن» مراجعه کنید.
تغییر ذخایر قانونی
بانکهای مرکزی با افزایش یا کاهش درصد ذخیره قانونی نیز روی میزان پایه پولی تاثیرگذار هستند. بهطور کلی ذخیره قانونی یا سپرده قانونی، به سپردههایی گفته میشود که بانکها نزد بانک مرکزی نگهداری میکنند تا در مواقع ضروری، بخشی از سپردهها به صورت نقد موجود باشد. در صورتیکه اقتصاد برای توسعه به پول بیشتری نیاز داشت، بانکهای مرکزی با کاهش نرخ ذخیره قانونی، پول در بازارهای مالی و میان مردم را افزایش میدهند و برعکس با افزایش این نرخ، بخشی از این ذخیره را در سیستم بانکی قفل میکنند تا جلوی افزایش نقدشوندگی و پایه پولی را بگیرد.
ضریب فزاینده پولی چیست؟
علاوه بر پایه پولی که روی تورم تاثیر گذار است و درباره آن توضیح دادیم، عوامل مهم دیگری همچون ضریب فزاینده پولی نیز روی این شاخص اقتصادی تاثیرگذار است. بانکهای تجاری با ارائه وام به مردم و موسسات و دریافت سود از آنها، پول جدیدی وارد اقتصاد میکنند. طبیعی است که این روش ادامه پیدا میکند و یک واحد پول تولید شده توسط بانک مرکزی تبدیل به چند واحد میشود که به آن ضریب فزاینده پولی گفته میشود.
برای درک بهتر فرض کنید با خرید اوراق قرضه، 100 میلیون تومان تولید و پایه پولی 100 میلیون افزایش پیدا میکند. در این مرحله بانکها این پول را برای دریافت سود قرض میدهند. قرض گیرنده، با این پول کالا خریداری میکند و فروشنده این کالا، پولش را در بانک سپرده گذاری میکند. اگر میزان ذخیره قانونی مصوب 10 درصد باشد، در این صورت بانک از 100 واحد دریافتی، 10 واحد را بهعنوان ذخیره قانونی در بانک مرکزی نگهداری میکند و 90 واحد باقیمانده را مجددا قرض میدهد.
حال کسی که آن 90 واحد را بهعنوان وام دریافت میکند، با آن کالا خریده و فروشنده آن کالا، پول فروش کالایش را در بانک سپردهگذاری میکند. مجددا بانک 10 درصد این مقدار را در بانک مرکزی ذخیره و باقیمانده آن که 81 میلیون تومان است را وام میدهد و این چرخه به همین ترتیب ادامه دارد. همانطور که مشخص است 100 میلیون تومان تولید شده توسط بانک مرکزی بارها باز تولید شد و در این مثال 81 میلیون تومان به چرخه اقتصاد اضافه کرد. همچنین تقاضا برای کالا و خدمات افزایش یافت که همین مساله میتواند در نهایت منجر به تورم شود.
این پست دارای 4 دیدگاه است
نیاز به توضیح بیشتر هست
همراه گرامی میتوانید سوالات خود را در قسمت دیدگاههای این صفحه مطرح کنید یا در صورت وجود ابهام با مرکز تماس فارابی به شماره 1561 تماس بگیرید.
عرض سلام و خداقوت
در قسمت ضریب فزاینده پولی گفتید با خرید اوراق قرضه به عنوان مثال 100 میلیون به پایه پولی اضافه شد بعدش این پول توسط بانک ها قرض داده می شود؟
حالا سوال اینه که کدوم پول منظورتونه؟بانک های مرکزی برای خرید اوراق قرضه از مردم خودش باید پول پرداخت کنه و این پول الان دست مردم هست اونوقت بانک ها دقیقا چی رو قرض میدن؟
سوال دوم اینه گفتین نرخ پایه پولی 81 میلیون به فرض اضافه شد و سود وام اعطایی به مردم به حساب نیومد،این رو هم لطفا بیشتر توضیح بدین
سپاس
سلام و تشکر از پیامتون.
در این مثال فرض بر این هست که بانک مرکزی با خرید 100 میلیون اوراق قرضه این میزان پایه پولی رو وارد اقتصاد میکنه. افرادی که این پول دست اونهاست این مبلغ رو به یک بانک میسپارند و بانک از محل این پول (بعد از کنار گذاشتن ذخیره قانونی) مجددا به افراد وام میده. فردی که وام دریافت کرده،با این پول خریدی انجام میده و فروشنده هم پولی رو که دریافت کرده در بانک سپردهگذاری میکنه و بانک دوباره بعد از کسر ذخیره قانونی مابقی پول رو بهصورت وام به جامعه برمیگردونه. این موضوع نشون میده،100 میلیون تومن پایه پولی ایجاد شده توسط بانک مرکزی بارها توسط بانکهای تجاری به اقتصاد برمیگرده و بهخاطر همین ویژگی هم هست که 100 میلیون اولیه رو با عنوان پول پرقدرت میشناسیم.